افرادی که همیشه حقیقت را می گویند اغلب این ۸ نوع تنهایی را تجربه می کنند
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۳۷۷۹
صداقت همیشگی میتواند شما را به شیوههایی منزوی کند که ممکن است به مرور زمان متوجه آن شوید.
۱) تنهایی ناشی از صادق بودنبه گزارش روزیاتو، اولین و شاید مهمترین نوع تنهایی که افراد صادق اغلب تجربه میکنند، نوعی از تنهایی بوده که با صداقت همراه است.
صداقت همیشگی به این معناست که واقعیت را برای انطباق با هنجارهای اجتماعی یا خوشایند در دیگران تحریف نکنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، این تعهد تزلزلناپذیر به واقعیت میتواند منزویکننده باشد. ممکن است که مردم همیشه از واقعیت بی پرده قدردانی نکنند و این موضوع میتواند منجر به احساس بیگانگی و غریبگی شود.
اما این تنهایی لزوماً منفی نیست. اغلب در این لحظات انزوا عمیقترین اعتقادات و خود واقعیمان را پیدا میکنیم.
۲) تنهایی ناشی از برداشتهای نادرست و سوء تفاهمنوع دیگری از تنهایی که افرادی که همیشه صادق هستند تجربه میکنند، تنهایی ناشی از برداشتهای نادرست است.
برخی اوقات، افراد از صداقت ما این برداشت را میکنند که مورد حمله قرار گرفتهاند. در این مواقع ممکن است احساس انزوا کنید و این سؤال برایتان به وجود بیاید که آیا صداقتتان ارزش متحمل شدن چنین هزینهای را دارد یا خیر.
این تنهایی، نتیجه سوء تعبیر انگیزههای شما بوده و تجربه رایج افرادی است که به گفتن واقعیت عادت دارند.
در حالی که صداقت اهمیت زیادی دارد، باید بدانید که سخنان شما چه تأثیری روی دیگران میگذارند و این تعادل ظریف را حفظ کنید.
۳) احساس تنهایی در عصر تظاهردر دنیای امروزی، اغلب سادهتر است که یک قاب و نمای ظاهری را به جای واقعی بودن به دیگران نشان دهیم. این هنجار اجتماعی فراگیر میتواند برای کسانی که همیشه واقعیت را میگویند، باعث ایجاد احساس انزوا و تنهایی شود.
رسانههای اجتماعی و ظهور «شخصیتهای آنلاین» مرزهای بین واقعیت و تظاهر را محو کردهاند. پژوهشی که اخیراً توسط دانشگاه کارولینای شمالی انجام شده، نشان داده که مردم ترجیح میدهند نسخه ایدهآلی از خود را به جای خود واقعیشان در فضای آنلاین ارائه دهند.
افرادی که همیشه پایبند به صداقت و بیان واقعیت هستند، نمیتوانند با چنین استانداردهای جدیدی کنار بیایند. زیرا صداقت داشتن در چنین شرایطی نوعی هنجارشکنی به نظر میرسد. این موضوع میتواند منجر به احساس عدم ارتباط با دیگران و در نتیجه احساس تنهایی شود.
۴) تنهایی ناشی از صداقت غیرمتقابل و یک طرفهافرادی که همیشه واقعیت را میگویند اغلب خود را در نوع منحصر به فردی از تنهایی میبینند، تنهایی ناشی از صداقت یک طرفه و غیرمتقابل.
وقتی که صادق باشید، طبیعتاً از دیگران نیز همین انتظار را دارید. با این حال، همیشه این انتظار شما برآورده نمیشود. ممکن است که مردم به دلایل بی شماری مانند ترس، ناامنی یا حتی فریب، از بیان واقعیت خودداری کنند.
این صداقت یک طرفه میتواند عمیقاً منزویکننده باشد.
این نوع تنهایی فقط به معنای تنهایی فیزیکی نبوده و در واقع احساس انزوای عاطفی است. زیرا شما همان صداقتی که نشان میدهید را از طرف مقابل دریافت نمیکنید.
۵) طرد شدن از محافل اجتماعیافرادی که همیشه واقعیت را میگویند، اغلب با نوع عجیبی از تنهایی مواجه میشوند؛ طرد شدن از محافل اجتماعی.
در بسیاری از محیطهای اجتماعی، توافق ناگفتهای برای حفظ هماهنگی وجود دارد که اغلب به بهای نادیده گرفتن واقعیت انجام میشود. مردم ممکن است از پرداختن به موضوعات حساس اجتناب کنند، حقایق تلخ را پنهان کرده و یا حتی برای حفظ صلح، دروغهای مصلحتی بگویند.
با این حال، وقتی که به واقعیت متعهد هستید، مطابق با این بازیهای اجتماعی رفتار نمیکنید. این موضوع میتواند منجر به بروز ناراحتیهایی شود و طرد شدن از گروهها یا اجتماعات خاصی را به همراه داشته باشد.
با وجود این، کسانی که گفتن واقعیت را مهمتر از پذیرش اجتماعی میدانند، با کمال میل این تنهایی را تحمل میکنند.
۶) تنهایی ناشی از برچسب «بی احساس» بودننوع سختی از تنهایی که افراد صادق با آن مواجه میشوند، تنهایی ناشی از برچسب «بی احساس» بودن است.
هنگامی که صداقت را در اولویت قرار میدهید، ممکن است به عنوان فردی دیده شوید که احساسات دیگران را در نظر نمیگیرد. این تجربه میتواند موضوع به طور باورنکردنی منزویکننده باشد.
اما شما واقعیت را برای صدمه زدن به دیگران بیان نمیکنید. شما این کار را انجام میدهید، زیرا معتقدید که این کار درست است. با این حال، درک این موضوع برای دیگران ممکن است سخت باشد، به خصوص اگر آنها درگیر یک واقعیت تلخ باشند.
۷) انزوا از ترس صدمه زدن به روابطگاهی ممکن است مجبور باشید که به اطرافیانتان حقایق تلخی را در مورد رفتارشان بگویید. دانستن این که بیان چنین موضوعی میتواند به روابط شما آسیب برساند، آزاردهنده است. اما با این حال شما واقعیت را خواهید گفت، حتی اگر به قیمت ناراحت شدن عزیزانتان باشد.
این نوع تنهایی که ریشه در ترس از ناراحت کردن دیگران یا از دست دادن روابط خود به دلیل صداقت دارد، بار سنگینی است که افراد صادق اغلب به دوش میکشند.
۸) تنهایی ناشی از شک به خودجنبهای از صادق بودن که اغلب نادیده گرفته میشود، تنهایی ناشی از شک و تردید به خود است.
وقتی صداقت شما منجر به درگیری یا تیرگی روابطتان میشود، طبیعی است که خودتان را زیر سؤال ببرید. آیا لازم بود که اینقدر راستگو باشم؟ آیا میشد مسائل را به گونهای متفاوت مدیریت کرد؟
چنین سؤالاتی میتواند منجر به شک و تردید به خود و احساس تنهایی و ناامنی شوند.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: حقیقت تنهایی تواند منجر افرادی که همیشه تنهایی ناشی نوع تنهایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۳۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار درباره وضعیت پرسپولیس و استقلال
آفتابنیوز :
روزنامه جوان نوشت: خاطرات خوبی از واگذاری تیمهای ریشهدار نداریم. اما حالا با وجود تمام سروصداها و «بهبه» و «چهچه» کردنهای آقایان کتوشلوارپوش ورزش بابت این واگذاری (که هنوز هم نمیدانیم چگونه چند ساعته انجام شد!) باید خیلی سخت نگران آینده دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باشیم.
یکی از شرایط واگذاری سرخابیها، اهلیت مالکان جدید سرخابیها بود، مسئلهای که نوع نگاه و برخورد مالکان جدید دو باشگاه در همین چند روز اول آن را زیر سؤال میبرد؛ اینکه یکی از تغییر شهر حرف به میان آورد و دیگری از تغییر نام صحبت کند، حتی اگر تکذیب هم شود، نشان از این واقعیت تلخ دارد که مالکان جدید سرخابیهای پایتخت نهتنها کوچکترین شناختی نسبت به فوتبال باشگاهی نداشته و ندارند که بدتر از آن اصلاً متوجه نیستند چگونه باید با ظرفیت مردمی این دو باشگاه روبهرو شوند.
هنوز جوهر مهر واگذاری خشک نشده که یکی از مالکان تقاضای غیرحرفهای خرید تمام بلیطهای بازی را میکند. یا خبر میرسد که مالک آن تیم دیگر در ردیف شرکتهای تحریمی است. درست است که چنین مواردی خیلی زود تکذیب شد، اما با توجه به اینکه همیشه گفتهاند: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها» نشان از آن دارد که واگذاری سرخابیهای پایتخت به کنسرسیوم بانکی و هلدینگ پتروشیمی مانند بسیاری دیگر از طرحها و برنامهها بدون مطالعه و صرفاً برای از سر بازکردن کار بوده است. آقایان فقط میخواستند واگذاری این دو تیم در کارنامه عملکرد خودشان ثبت شود.
پرسپولیس و استقلال تیمهای تهران هستند با خیل عظیمی از هواداران، در این شکی نیست که این دو تیم در جایجای ایران علاقهمند دارند، اما هیچگاه نباید فراموش کنیم سرخابیها تیمهای پایتخت هستند، خاستگاهشان تهران بوده و در پایتخت هم باید بمانند. شوخی این ادعا هم قشنگ نیست که پرسپولیس به مشهد برود یا اینکه نام استقلال اول تغییر کند و بعد از آن شهرش هم عوض شود، چون خواهند گفت: «استقلال خلیج فارس» در تهران چه میکند؟
این موارد طی همین یکی، دو روز رخ داده و همه فقط نظارهگر بودهاند. مواردی که امروز تکذیب میشوند، اما باید نگران تکرار شدن آنها و در نهایت به وقوع پیوستنشان باشیم. واقعیت این است که جامعه فوتبال از پیشکسوتان گرفته تا هواداران دو باشگاه هنوز این واگذاری را درک نکردهاند و به این مسئله با شک و تردید نگاه میکنند. این را میتوان از میان حرفها و اظهارنظرهای آنان متوجه شد. واقعیت این است که. این زنگ خطر خیلی زود با خبرهایی که از نوع نگاه مالکان جدید آنها به گوش میسد، به صدا درآمده، اما آیا کسی هست که صدای این زنگ را بشنود؟